کد مطلب:234258 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

تو زمزمی و تو حجری، تو رکنی و تو مقامی


غنی به كعبه ببالد فقیر سوی تو آید

فدای خاك تو گردم كه حجة الفقرائی



بعید نیست خراسان اگر به كعبه ببالد

تو هم صفات خدا، هو تو كعبه، هم تو منائی



بلی كه آیه تطهیر شد به شأن تو نازل

از آن كه مظهر حقی ومستحق ثنائی



تو زمزمی وتو حجری، تو ركنی وتو مقامی

بیا به دور تو گردم، تو مروه ای، تو صفائی



خوش آن كه جای حجر خاك آستان تو بوسد

تو بنده ای نه خدائی، نه از خدا تو جدائی



مشیت ازلی بود تا به شهر خراسان

ز جور كینه مأمون شهید زهر جفائی



میان حجره چنین گفت كای صبا به مدینه

بگو بنور دو چشمم عزیز من تو كجائی



تقی بیا دم مردن به شهر طوس غریبم

در انتظار تو باشم كه كی ز در تو در آئی



منم گدای تو (صالح) كه غرق بحر گناهم

چه می شود دم مردن دمی كنار من آئی